از این به بعد میخوام دنبال آینه نگردم... دنبال آینه های نامطمئن و مشکوکی که مطمئن نیستم توشون بتونم تصویر خودمو ببینم.. یا اصلا واقعا بخوان که تصویر منو بازتاب بدن...
از این به بعد میخوام خودم آینه ی خودم باشم...
موهام داره میریزه... شدید... باید برم دکتر...
دلم دیروز شکست... زیاد...
چرا این واقعیت انقدر تلخه که آدما بخاطر عدم وجود امنیت اجتماعی اقتصادی روحی و روانیه که به دین رو میارن؟ ایا واقعا دینداری محصول ایناس؟ این واقعیت انکارناپدیر که دینداری با افزایش درآمد رفاه و امنیت رابطه عکس داره و دهکهای کم درآمد بیشترین دنیداران هستن... پس فانکشن خدا این وسط چی بوده؟ نکنه همه چی توهم یه عده آدم بوده باشه؟
ای خدا... تو وجود داری آیا؟
دارم فرق میکنم فک کنم... دارم بزرگ میشم... بالاخره...