قرار ملاقات با آینه!

روایت یک زندگی در بدون سانسورترین حالت ممکن

قرار ملاقات با آینه!

روایت یک زندگی در بدون سانسورترین حالت ممکن

بخوره توسسسسسسرت مرتیکه احمق بی لیاقت!!!

__________

گاهی وقتا فک میکنم با یه دختر ترشیده عقده ای فاصله ای ندارم چندان...

شاید 24 سالگی واسه ترشیدن زود باشه..

ولی واسه رابطه داشتن کلی هم دیر محسوب میشه

وای خدا... چه احساس مزخرفی

من مشکل دارم یا بقیه

گاهی احساس میکنم ناقصم...

یا چ میدونم

کور و کچل و علیلم که...

انقد تنهام

و تو 24 سالگی

باید احساس سوختن و حروم شدن

و به انتها رسیدن بکنم...

نظرات 1 + ارسال نظر
مازیار شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:35 ب.ظ http://rigid-feel.blogsky.com

چقدر و چقدر و چقدر احساست و می فهمم...
واسه بعضی چیزا سن من و تو یعنی پیری...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد